گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد بیست و سوم
ماجراي مسجد ضرار




وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا » . خداي متعال در آیه 107 به داستان مسجد ضِ رار و اهداف منافقان در مورد آن اشاره کرده و میفرماید: 107
مَسْجِداً ضِ رَاراً وَکُفْراً وَتَفْرِیقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَإِرْصَاداً لِمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَی وَاللّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ
لَکَاذِبُونَ؛ و (برخی منافقان) کسانی هستند که مسجدي برگزیدند، براي زیان رساندن، و کفر ورزیدن، و تفرقهافکنی بین مؤمنان، و
کمینگاهی براي کسی که پیش از [آن با خدا و فرستادهاش جنگ کرده بود؛ و به طور ، ص:
شأن نزول «. و [لی خدا گواهی میدهد که قطعاً آنان دروغ گویند «. ارادهاي جز نیکی نداشتهایم » : 197 قاطع سوگند یاد میکنند که
و از « ابو عامر » داستان نزول آیه فوق اینگونه حکایت شده که محرّك اصلی ماجراي مسجد ضرار، مردي از اهالی مدینه به نام
پادشاه « هِرْقِل » راهبان مسیحی و مرتبط با دربار رومیان بود. او در طرّاحی جنگ احد نیز دخالت داشت و پس از فتح مکه به دربار
روم رفت تا علیه مسلمانان لشگري بسیج کند و نامهاي به منافقان مدینه نوشت و نوید لشگر روم را داد و تأکید کرد که در مدینه
پایگاهی براي خود بسازند. منافقان تصمیم گرفتند زیر نقاب مسجد، این برنامه را عملی سازند و از این رو، پیش از جنگ تبوك
گروهی از منافقان مدینه نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و به بهانه بیماران و پیرمردان اجازه خواستند مسجدي در نزدیکی
مسجد قبا بسازند. و از آن حضرت نیز دعوت کردند که خود ایشان آن مسجد را افتتاح کند. پیامبر صلی الله علیه و آله کار را به
پس از بازگشت از تبوك حواله کرد. آنان مسجد را ساختند و جوانی مسلمان را به امامت خویش برگزیدند. منافقان پس از
بازگشت پیامبر از تبوك نیز آمدند و پیش از ورود ایشان به مدینه، تقاضاي خود را بار دیگر مطرح کردند. در این هنگام پیک
وحی فرود آمد و آیه فوق و چند آیه بعد را آورد و پرده از اسرار منافقان برداشت. پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد مسجد
، ص: .«1» مزبور را آتش زدند و پس از ویرانی، آن را به محل زبالههاي شهر تبدیل کردند
198 نکتهها و اشارهها 1. در آیات گذشته تاکنون به چهار گروه منافقان و متخلفان اشاره شده است: الف- گروهی از عربهاي
ج- گروهی از متخلفان از جنگ تبوك که .«2» ب- گروهی ازمنافقان داخل مدینه .«1» صحرانشین که کفر و نفاق شدیدي دارند
د- گروهی سه نفري از منافقان یا گروهی از کافران که سبب شهادت .«3» گناه کردند ولی با اعتراف و توبه و صدقه بخشوده شدند
اینک، در آیه فوق به گروه پنجم منافقان اشاره .«4» بزرگانی همچون حمزه شدند و سرنوشت آنان به فرمان الهی واگذار گردید
به معناي زیان رساندن عمدي است؛ « ضِرار » شده که با نقشهاي ماهرانه به ایجاد پایگاهی براي دشمن در مدینه اقدام کردند. 2. واژه
صفحه 60 از 80
یعنی هدف منافقان بر خلاف ادعایشان، ساختن مسجد براي کمک به افراد ناتوان و نمازگزاران نبود، بلکه میخواستند به مسلمانان
ضرر بزنند و حتی اگر بتوانند، نام اسلام را از صحنه روزگار محو کنند. 3. مسجد قُبا و مسجد ضِرار نزدیک هم بود و منافقان قصد
داشتند تا مؤمنان را به دو گروه تقسیم کنند و بین آنان تفرقه افکنند، و از تعبیرهاي آیه ، ص:
199 استفاده شده است که نباید فاصله بین دو مسجد آن چنان نزدیک باشد که بر کاهش جمعیت هر یک از آنها اثر بگذارد و
جماعت مسلمانان بیرونق و بیروح شود. 4. منافقان اهداف شوم خود را در ظاهري زیبا دنبال میکردند و قسم میخوردند که
بر دروغگویی آنان گواهی میدهد و سوگندهایشان را مردود میشمارد. 5. از «1» قصد خیر دارند؛ از این رو، خدا با چهار تأکید
آیه فوق استفاده میشود که نیّت در اعمال مهمتر از ظاهر عمل است. اگر مسجد نیز با نیّت زیان رساندن و تفرقه انداختن بنا شود،
ثمري ندارد و باید ویران گردد. آموزهها و پیامها 1. منافقان از مذهب علیه مذهب استفاده میکنند (پس مسلمانان نباید به دنبال هر
ندایی بروند). 2. منافقان با ظاهري زیبا و با استفاده از مقدساتی همچون مسجد و سوگند، تبلیغات میکنند و اهداف شوم خود را
. دنبال مینمایند (پس مراقب باشید). 3. مواظب پایگاههاي داخلی دشمن باشید و اهداف آنها را شناسایی (و خنثی) کنید. 4
وحدت مسلمانان مهم است و حتی اگر ساختن مسجدي سبب تفرقه مؤمنان شود، آن مسجد نامقدس است. *** تفسیر قرآن مهر
نام دارد که احکام و مقررات « مسجد » (ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 200 عبادتگاه در قرآن و حدیث در اسلام، عبادتگاه مسلمانان
2. مسجد محل ( خاصی براي آن قرارداده شده است. الف- مسجد در قرآن 1. مساجد براي خدا (و پرستش او) است. (جن، 18
.4 ( 3. بر قبر اولیاي الهی میتوان مسجد ساخت (تا بناي یادبود باشد) (کهف، 21 ( عبادت و توجه به خداست. (اعراف، 29
5. ایمان به خدا و رستاخیز، عامل اساسی آبادي ( ستمکارترین مردم کسی است که مانع ذکر خدا در مساجد شود. (بقره، 114
6. حفظ مساجد و عبادتگاههاي غیرمسلمانان از خرابی و نابودي مهم است. (حج، 40 ) یادآوريها 1. در ( مساجد است. (توبه، 18
2. ثواب سیراب کردن حاجیان و آباد کردن (107 - مسجدي که محل توطئه منافقان و دشمنان اسلام شده، نماز نگذارید. (توبه، 8
. مساجد، همچون ثواب مومنان مجاهد نیست. (توبه، 19 ) ، ص: 201 ب- مسجد در احادیث 1
2. همو: هر کس ( از امام صادق علیه السلام روایت شده است: مسجدها خانههاي خدا در زمین است. (بحارالانوار، ج 83 ، ص 384
3. نماز خانه در داخل منزل از امام علی ( مسجدي بسازد، خدا در بهشت براي او خانهاي میسازد. (وسائل الشیعه، ج 3، ص 485
علیه السلام روایت شده است که: در خانه خود اتاق کوچکی قرارداده بود و در آن نماز میخواند، و در آن اتاق فقط فرش، شمشیر
و قرآن بود. (بحارالانوار، ج 76 ، ص 161 ) و از برخی اصحاب امام صادق علیه السلام روایت شده که حضرت به من نوشتند:
دوست دارم در خانهات مسجدي براي خودت قرار دهی. (همان، ج 84 ، ص 244 ) ج- آداب مسجد 2. مسجد بر اساس تقوي بنا
4. مسجد را براي ( 3. مانع ورود مردم به مسجد و یاد خدا در آن نشوید. (حج، 25 ؛ مائده، 2؛ بقره، 114 ( شود. (توبه، 108
5. احترام مسجد را نگاه دارید و نمازگزاران پاکیزه کنید. (بقره، 125 ؛ حج، 26 ) ، ص: 202
6. در مسجد همه توجه خویش را به پروردگار معطوف کنید. ( نزدیک آن جنگ نکنید، مگر اینکه مجبور شوید. (بقره، 191
8. آبادي و تعمیر مساجد بر عهده مومنان است و مشرکان حق این ( 7. مشرکان به مسجد نزدیک نشوند. (توبه، 28 ( (اعراف، 28
صدا در آن بلند نکنید، » 9. از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده که آبادي مسجد آن است که (18 - کار را ندارند. (توبه، 17
10 . از امام ( بحارالانوار، ج 77 ، ص 85 ) «. مشغول مطالب باطل نشوید، در آن خرید و فروش نکنید، و کارهاي بیهوده را ترك کنید
علی علیه السلام حکایت شده که نماز براي همسایه مسجد نیست مگر در مسجد، مگر اینکه عذري داشته باشد، یا مریض باشد. از
11 . از پیامبر صلی الله ( ایشان پرسیدند: همسایه مسجد کیست؟ فرمود: هر کس صداي (موذن) را بشنود. (همان، ج 83 ، ص 379
، علیه و آله روایت شده است: مسجد را محل عبور و راه قرار ندهید مگر اینکه در آن دو رکعت نماز بخوانید. (بحارالانوار، ج 76
ص 328 ) یادآوري: برخی مطالب که در آیات مربوط به مسجد الحرام بیان شده است، با الغاي خصوصیت شامل مساجد دیگر نیز
صفحه 61 از 80
، میشود. ، ص: 203 د- مساجد با عظمت 1. مسجد الحرام قبله مسلمانان است. (بقره، 144
3. مسجد الاقصی مقصد معراج پیامبر و ( 2. مسجد الحرام خاستگاه معراج پیامبر صلی الله علیه و آله بود. (اسراء، 1 ( 149 و 150
4. در احادیث از مسجد قبا، مسجد کوفه، مسجد سهله به عظمت یاد شده است. (ر. ك: میزان ( اطراف آن مبارك است. (اسراء، 1
الحکمۀ، ج 4، ص 398 ) ، ص: 204 خداي متعال در آیه 108 با معرفی مسجدي نیکو به
لَاتَقُمْ فِیهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوَي مِنْ أَوَّلِ » . مسلمانان، به پیامبر دستور مبارزه منفی با مسجد ضرار میدهد و میفرماید: 108
یَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُوا وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ؛ هرگز در آن (مسجد به عبادت) نایست! حتماً مسجدي که
از روز نخست بر پارسایی (و خود نگهداري) بنیانگذاري شده، شایستهتر است که در آن (به عبادت) بایستی؛ در آن، مردانی هستند
نکتهها و اشارهها 1. به گفته مفسران مقصود از مسجد نیکویی «. که دوست میدارند پاکیزه باشند؛ و خدا پاکیزگان را دوست دارد
که در آیه فوق بدان اشاره شده، مسجد قُبا است که در نزدیکی مسجد ضِ رار قرار داشت و اولین مسجدي بود که در مدینه ساخته
البته این احتمال نیز داده شده که مقصود، مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله در مدینه یا هر مسجدي باشد که بر اساس تقوا .«1» شد
است، ولی در آیه فوق منظور مقایسه بین شایسته و شایستهتر نیست، بلکه « شایستهتر و سزاوارتر » به معناي « أحَق » بنا شود. 2. واژه
تفسیر .«2» مقایسه بین مسجد ضِ رار ناشایست و مسجد قُباي شایسته است؛ مانند آنکه بگوییم: براي شما پاکی از ناپاکی بهتر است
3. مقصود از طهارت و پاکیزگی در آیه فوق معناي وسیع آن است؛ یعنی هرگونه قرآن مهر (ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 205
پاكسازي روح از شرك و گناه و یا پاکی جسم از آثار آلودگی را شامل میشود. 4. در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله آمده
شما در هنگام پاك ساختن خود چه کاري انجام میدهید که خدا شما را اینگونه ستایش » : است که به اهل مسجد قبا فرمودند
البته روشن است که اینگونه احادیث دلیل بر انحصار مفاد آیه نمیشود، بلکه بیان «. کرد؟ گفتند: ما آثار مدفوع را با آب میشوییم
5. از آیه فوق میآموزیم که هرگاه چیز بدي را از مردم گرفتیم، چیز نیکویی به جاي آن معرفی .«1» یکی از مصادیق آیه است
کنیم؛ اگر نماز در مسجد ضرار ممنوع میشود، بیدرنگ مسجد نیکوي دیگري به جاي آن معرفی میگردد. آري، این نفی و
اثبات روش و شعار اسلام است، یعنی اگر کسی از تفریحهاي ناسالم جلوگیري میکند، باید وسایل تفریحهاي سالم را فراهم سازد؛
اگر فحشا و بیعفتی ممنوع میشود، باید وسایل ازدواج آسان گردد. 6. از آیه فوق استفاده میشود که کانون مثبت دینی، پایگاهی
است که دو ویژگی داشته باشد: نخست آنکه شالوده و هدف آن از آغاز پاك باشد. دوم اینکه افراد و حامیان آن، انسانهایی
7. در آیه فوق به پیامبر صلی الله علیه و آله خطاب درستکار و پاك باشند. ، ص: 206
میشود که در مسجد ضرار نماز نگذارد؛ اما مقصود همه مسلمانان هستند و خطاب به آن حضرت از این رو است که وي رهبر و
الگوي دیگران میباشد. 8. برخی افراد از آلودگیهاي روحی و جسمی بر اساس فرمان الهی و ترس از جهنم پرهیز میکنند؛ اما
برخی پاكاند؛ زیرا پاکی را دوست دارند، و این خود نوعی کمال براي انسان به شمار میرود که در آیه فوق از آن به نیکی یاد
شده است. آموزهها و پیامها 1. پایگاههاي دشمن در شهرهاي اسلامی را تحریم کنید، حتی اگر آن پایگاه به نام مسجد بنا شده
باشد. 2. اگر مردم را از رفتن به مراکز فساد باز داشتید، مراکز سالم و شایسته را به آنان معرفی کنید. 3. علاقه به پاکی نیز خود
کمال انسان به شمار میرود. 4. انسانهاي پاك محبوب خدایند. 5. ارزش هر مسجد به پاك بنیادي و افرادي نیک است که در آن
رفت و آمد میکنند. *** خداي متعال در آیه 109 به مقایسه بین دو گروه مؤمن و منافق و کارهاي آنان میپردازد و میفرماید:
أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَی تَقْوَي مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَیْرٌ أَم مَنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَی شَ فا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لَایَهْدِي » .109
الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ؛ ، ص: 207 و آیا کسی که ساختمانش را بر پارسایی (و خود نگهداري) و
خشنودي خدا بنیانگذاري کرده، بهتر است، یا کسی که ساختمانش را بر کنار پرتگاه فرو ریختنی بنیان نهاده است، و او را در آتش
به « شَ فا » ، به معناي ساختمان « بُنیان » نکتهها و اشارهها 1. واژه «. جهنّم فرو میافکند؟ و خدا گروه ستمکاران را راهنمایی نمیکند
صفحه 62 از 80
به معناي شخص یا ساختمان « هار » به معناي کنار نهر یا چاه است که آب زیر آن را خالی کرده باشد و « جُرُف » معناي لبه چیزي و
ظاهري زیبا دارد، ولی محتوا و بنیان آن سست و در حال سقوط است. 2. تشبیه « نفاق » سستی است که در حال سقوط باشد؛ یعنی
فوق در نهایت روشنی، بیثباتی کار منافقان و استحکام کار مؤمنان و برنامههاي آنان را بیان میکند. مؤمنان همچون کسی هستند
که ساختمان خود را بر زمین محکم و با مصالحی پر دوام ساخته است و منافقان همچون کسی هستند که ساختمان خود را بر لبه
رودخانهاي که سیلاب زیر آن را خالی کرده و در حال سقوط میباشد بنا کرده است. 3. در آیه فوق اشاره شده که منافقان
ستمکارند؛ زیرا با جدایی از قوانین آفرینش و واقعیتها، هم به خود ستم میکنند و هم به جامعه، و خدا اینگونه افراد را هدایت
نمیکند. 4. هدایت الهی یعنی فراهم ساختن مقدمات براي رسیدن به مقصد، و این هدایت تنها شامل حال گروهی میشود که
5. از شایستگی، استحقاق و آمادگی دارند و از این رو، شامل ستمکاران نمیشود. ، ص: 208
آیه فوق استفاده میشود که ارزش کارها و مکانها، به نیّتهایی است که شالوده عمل بر آن نهاده میشود. آري، برخی مسجدها
. انسانها را به خشنودي خدا رهنمون میشود و برخی مسجدها حتی بنیانگذاران خود را به دوزخ میافکند. آموزهها و پیامها 1
بنیاد منافقان بر پرتگاهی سست است. 2. نفاق و سوء استفاده از مکانهاي مذهبی ستمکاري است. 3. اموري که زیر ساخت آنها
تقواست، بر امور دیگر ترجیح دهید. *** خداي متعال در آیه 110 به شکآفرینی پایگاههاي منافقان اشاره کرده و میفرماید:
لَا یَزَالُ بُنْیَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِیبَۀً فِی قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ؛ ساختمانی که آنان ساختند، همیشه (به عنوان » .110
. نکتهها و اشارهها 1 «. سبب) تردید، در دلهایشان باقی میماند؛ مگر اینکه دلهایشان پاره پاره شود، و خدا داناي فرزانه است
منافقان به طور دائم در یک حالت حیرانی و سرگردانی و شک بسر میبرند و حتی کانون نفاق آنان، یعنی مسجد ضرار، به عامل
دیگري براي لجاجت و شکآفرینی تبدیل میشود و پیامبر صلی الله علیه و آله هر چند مسجد ضرار را تخریب کرد و سوزاند،
2. در این آیه اشاره شده که گویی نقش آن از دل پر تردیدشان از بین نمیرود. ، ص: 209
شبهه و تردید، شخصیت انسان را پاره پاره میکند و هر بعد آن را به سوي خاصی میکشد. آري، شک و شبهه همچون خوره به
جان آدمی میافتد و تا او را از درون متلاشی نکند، از کار نمیایستد. البته اگر شک عامل حرکت، مطالعه و ژرفنگري گردد
مفید است. آموزهها و پیامها 1. همیشه پایگاههاي منافقان، شکآفرین است. 2. پایگاههاي شما تردید آفرین و شبههانگیز نباشد
(بلکه یقینآور و دانشافزا باشد). *** خداي متعال در آیه 111 ، مؤمنان را به معاملهاي پر سود بشارت میدهد و با یادآوري پاداش
إِنَّ اللّهَ اشْتَرَي مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَ هُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّۀَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْداً » . مجاهدان میفرماید: 111
عَلَیْهِ حَقّاً فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِي بَایَعْتُم بِهِ وَذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ در حقیقت
خدا، از مؤمنان جانهایشان و اموالشان را خریداري کرده، به (بهاي) اینکه بهشت براي آنان باشد؛ (چراکه) در راه خدا پیکار
میکنند، و میکشند و کشته میشوند؛ [این وعده حقّی است، که در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست؛ و چه کسی به عهدش،
تفسیر قرآن «! از خدا وفادارتر است؟! پس بخاطر معاملهتان، که با او معامله کردید، شادمان باشید؛ و تنها این کامیابی بزرگ است
مهر (ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 210 نکتهها و اشارهها 1. آیه فوق یک تشبیه زیباست و حال مجاهدان و پاداش آنان را با یک مثال
است؛ به این بیان که در هر معامله یا تجارتی پنج رکن اساسی وجود دارد که عبارتاند از: - خریدار که در «1» تجارت بیان کرده
اینجا خدا خریدار جان و مال مؤمنان معرفی شده است. - فروشنده که مؤمنان مجاهد هستند. - کالاي مورد معامله که در اینجا
جانها و اموال مؤمنان است. - بهاي کالا که در اینجا بهشت بهایی است که خدا میپردازد. خرّم آن روز که جان میرود اندر
طلبت تا بیایند عزیزان به مبارك بادم (سعدي) - سند معامله که در اینجا تورات، انجیل و قرآن به عنوان سه سند محکم این معامله
معرفی شدهاند. 2. در معامله فوق، افزون بر ارائه سندهاي محکم، اشاره شده که خود خریدار، یعنی خدا، وفادارترین شخص نسبت
به عهد خویش میباشد که از ارائه هر سندي مهمتر است. 3. خدا وفادارترین شخص در وعدههاي خود است؛ زیرا هم قدرت
صفحه 63 از 80
پرداخت دارد و هم نیازي ندارد تا بهاي دیگران را نپردازد، و هم کاري بر خلاف حکمت انجام نمیدهد؛ بنابراین، هر چند بهاي
4. در پایان معامله، به این معامله بهشت است، خطرهاي تجارت نسیه را ندارد. ، ص: 211
خریدار تبریک و مژده میدهند که معامله پر سودي کرده و به کامیابی و رستگاري رسیده است. قالب مجروح اگر در خاك و
خون غلطد چه باك روح پاك اندر جوار لطف ربّ العالمین (سعدي) 5. آیه فوق نشان دهنده اوج لطف الهی به انسان است؛ زیرا
خدا با آنکه مالک همه جهان است و کسی بر او حقی ندارد، مواهبی را که خود به بندگان بخشیده، از آنان میخرد و بهایی صد
چندان در برابر آنها بر عهده میگیرد و میپردازد و جهادي را که موجب سربلندي و پیروزي ملتهاست، به عنوان کالاي معامله
از انسان میخرد. 6. در حدیثی آمده است: هنگام نزول آیه فوق پیامبر صلی الله علیه و آله در مسجد بود و حضرت آیه را با صداي
بلند خواند و مردم تکبیر گفتند. مردي از انصار پرسید: آیا این آیه بود که فرود آمد؟ حضرت پاسخ داد: آري، و آن مرد گفت: چه
نوحه لایق نیست بر خاك شهیدان «1» «! معامله پر سودي! نه این معامله را پس میدهیم و نه اگر از ما پس خواستند، میپذیریم
براي بدنهاي » : زآنکه هست کمترین دولت ایشان را بهشت برترین (سعدي) 7. در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است
8. از آیه ، ص: 212 «2» «. شما بهایی جز بهشت نیست، پس خود را به کمتر از آن نفروشید
فوق استفاده میشود که ارزش مجاهدان و جهاد، مخصوص تعالیم اسلام نیست، بلکه در یهودیان و مسیحیان نیز مطرح بوده است.
آموزهها و پیامها 1. خدا خریدار شماست؛ پس خود را به دیگران نفروشید و با او معامله کنید که معامله با خدا پر سود و پرداخت
آن یقینی است. 2. هدف جهاد اسلامی کمک به راه خداست. 3. بهشت، پاداش مجاهدان است چه شهید شوند و یا زنده بمانند و
التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ » . دشمن را نابود کنند. *** خداي متعال در آیه 112 ویژگیهاي مؤمنان مجاهد را برمیشمارد و میفرماید: 112
الْحَامِدُونَ السَّائِحُ ونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِ دُونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحَ افِظُونَ لِحُ دُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ؛ (آن
مؤمنان)، توبه کنندگان، پرستش کنندگان، ستایش کنندگان، روزهداران، رکوع کنندگان، سجده کنندگان، فرمان دهندگان به
نکتهها و اشارهها 1. واژه «! [کار] پسندیده، و منع کنندگان از [کار] ناپسند، و پاسداران مرزهاي خدایند؛ و مؤمنان را مژده ده
در اصل به معناي سیاحت، استمرار و جریان است و ، ص: 213 مفسران در مورد « سائِحُون »
مقصود آیه فوق چند احتمال دادهاند: - منظور رفت و آمد در کانونهاي عبادت و مساجد است؛ همانگونه که در حدیثی از پیامبر
مقصود روزهداري است؛ زیرا روزه یک کار مستمر - «1» «. سیاحت امت من در مساجد است » : صلی الله علیه و آله آمده است
مقصود از سیاحت، - «2» «. سائِحان روزهدارانند » : سراسر روز است؛ همانگونه که از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است
گردشگري و جهان گردي است. - منظور از سیاحت، حرکت به سوي جهاد و میدان مبارزه است؛ همانگونه که در حدیثی از
مقصود از سیاحت، سیر عقلی و فکري در - «3» «. سیاحت امت من جهاد در راه خداست » : پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است
مسائل جهان هستی است. البته معناي اول با سیاق آیه سازگارتر است، ولی مانعی ندارد که همه این معانی در آیه فوق اراده شده
باشد. 2. در میان نُه صفت که براي مؤمنان مجاهد در آیه فوق شمرده شد، شش صفت اول به جنبه خودسازي و تربیتی افراد مربوط
است، و صفت هفتم و هشتم (امر به معروف و نهی از منکر) به وظایف اجتماعی و پاكسازي محیط جامعه ارتباط دارد. وقت سخن
مترس و بگو آنچه گفتنی است شمشیر روز معرکه زشت است در نیام ، ص: 214 صفت نهم
(حفاظت از حدود الهی و اجراي قوانین) به مسئولیتهاي همگانی در مورد تشکیل حکومت صالح و شرکت فعّال در مسائل مثبت
سیاسی مربوط میباشد. 3. همه صفات فوق به صورت اسم فاعل آمده است تا بر ثبات دلالت داشته باشد؛ یعنی رسوخ و ثبات این
کمالات در انسان مطلوب است. 4. بشارت مطرح شده که در آیه فوق به صورت مطلق آمده است و مفهوم وسیعی دارد که شامل
هر نوع خیر و سعادتی میشود. 5. براساس برخی احادیث، مقصود از کسانی که صفاتشان در آیه فوق شمرده شده، اهل بیت علیهم
روشن است که اینگونه احادیث مصداق کامل این آیه را بیان میکند، ولی مفهوم آیه به آنان محدود نمیشود. «1» . السلام هستند
صفحه 64 از 80
آموزهها و پیامها 1. مؤمنان مجاهدي اهل بهشتند که خود را با عبادت بسازند و در برابر مسئولیتهاي اجتماعی نیز از خود واکنش
نشان دهند. 2. در کنار جامعهسازي به خودسازي اقدام کنید که هر دو مطلوب اسلام است. *** خداي متعال در آیه 113 به
مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَن یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ » . ناشایسته بودن طلب آمرزش براي مشرکان اشاره کرده و میفرماید: 113
کَانُوا أُوْلِی قُرْبَی مِن بَعْدِ مَاتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ؛ براي پیامبر و کسانی که ایمان آوردهاند، شایسته نیست که براي مشرکان
، ص: 215 - پس از آنکه برایشان روشن گردید که آنان اهل دوزخند- طلب آمرزش کنند؛ و
شأن نزول داستان نزول آیه فوق اینگونه حکایت شده است که گروهی از مسلمانان به پیامبر اسلام «. گرچه نزدیکان (شان) باشند
صلی الله علیه و آله عرض کردند: آیا براي پدران ما که در عصر جاهلیت از دنیا رفتند، آمرزش میطلبی؟ آیه فوق فرود آمد و به
تفسیر قرآن مهر (ویژه جوانان)، .«2» -«1» همگان هشدار داد که هیچ کس حق ندارد براي مشرکان طلب آمرزش و استغفار کند
ج 23 ، ص: 216 نکتهها و اشارهها 1. استغفار براي مشرکان ممنوع است؛ از سویی طلب آمرزش نوعی اظهار محبت و پیوند با
و از سوي دیگر، این کاري بیهوده است؛ زیرا مشرکان قابلیت «1» ، مشرکان است که قرآن کریم بارها آن را ممنوع کرده است
آمرزش ندارند. 2. این آیه اشاره دارد که در نظر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و پیروان او، عقاید و مکتب زیر بناست و در مواقع
تعارض این زیر بناي اساسی با پیوند خویشاوندي و پیوندهاي مشابه، آن را مقدم میدارند. آموزهها و پیامها 1. اصل، پیوند مکتبی
است و پیوندهاي خویشاوندي تحت شعاع آن قرار گیرد. 2. براي مشرکان طلب آمرزش نکنید که کاري بیهوده است و آنان اهل
وَمَا » . جهنّم میباشند. *** خداي متعال در آیه 114 به طلب آمرزش ابراهیم براي آزر و سبب آن اشاره کرده و میفرماید: 114
کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لَأبِیهِ إِلَّا عَن مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ؛ و طلب آمرزش ابراهیم
براي پدرِ (مادرش یا عموي) ش نبود، جز بخاطر وعدهاي که آن را به او وعده داده بود؛ و [لی هنگامی که براي او تفسیر قرآن مهر
(ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 217 روشن شد که وي دشمن خداست، نسبت به او، وعده (اش) را کنار گذاشت؛ قطعاً ابراهیم بسیار
نکتهها و اشارهها 1. سوره توبه در اواخر عمر پیامبر صلی الله علیه و آله، یعنی در سال نهم هجري فرود «. غمخوار (و) بردبار بود
و آیه 86 سوره شعراء «1» آمده و آیه فوق جزو این سوره است؛ از سوي دیگر، مسلمانان در آیاتی دیگر مانند آیه 47 سوره مریم
خوانده بودند که ابراهیم علیه السلام براي آزر استغفار کرد، در حالی که آزر یک مشرك بود؛ از این «3» و آیه 4 سوره ممتحنه «2»
رو، این پرسش در ذهنها جاي میگرفت که اگر طلب آمرزش براي مشرکان جایز نیست، چرا ابراهیم براي آزر استغفار کرد؟ آیه
فوق در پاسخ به این پرسش، توجه داد که وضع پدران مرده شما با آزر متفاوت است. 2. از آیات فوق استفاده میشود که ابراهیم
علیه السلام انتظار داشت به وسیله وعده استغفار به آزر، او را به سوي ایمان و توحید جذب کند و در حقیقت استغفار او آن بود که
اما هنگامی که آزر با حالت شرك از دنیا رفت، دیگر ابراهیم براي او استغفار «. خدایا گناهان گذشته او را ببخش و او را هدایتنما »
3. از آیه فوق براساس این تفسیر استفاده میشود که مسلمانان میتوانند ، ص: 218 .«4» نکرد
براي دوستان و بستگان مشرکشان تا هنگامی که در حیات هستند، آمرزش مطلبند و براي هدایتشان دعا کنند، ولی پس از مرگ
کفرآلود آنان، دیگر جاي استغفار باقی نمیماند و از این رو بود که در آیه قبل به مسلمانانی که براي نیاکان خود تقاضاي استغفار
که در قرآن به عنوان پدر ابراهیم از او یاد شده، در حقیقت پدر مادر او « آزر » . داشتند، پاسخ منفی داد و آن را ممنوع اعلام کرد. 4
یا عمویش بوده است، ولی در فرهنگ عرب گاهی پدر مادر و عمو، پدر نیز گفته میشود. بررسی این مطلب ذیل آیه 74 انعام
است، و نیز به معناي کسی به کار میرود که بسیار دعا میکند و کسی که « ناراحتی » در اصل به معناي « اوّاه » آمده است. 5. واژه
آري، ابراهیم علیه السلام فردي دعا کننده، فروتن، مهربان، با .«1» خاشع باشد، و به معناي مهربان، توبهکار و بایقین نیز آمده است
یقین و بردبار بود. 6. از آیه فوق استفاده میشود که پیامبران الهی در مورد کافران نیز وفاي به عهد میکردند و این درسی بزرگ
براي همه مؤمنان است. 7. از آیه فوق استفاده میشود که هرگاه مطلب حقی سبب بدگمانی نسبت به برخی کارهاي اولیاي الهی
صفحه 65 از 80
شود، لازم است با توضیح و توجیه صحیح بدگمانی برطرف گردد. آموزهها و پیامها 1. پیامبران الهی پیوند مکتبی را بر پیوند
2. با توضیحات مناسب، بدگمانیها را از پیامبران خویشاوندي مقدم میدارند. ، ص: 219
برطرف کنید. 3. به وعده خویش وفا کنید، اگر چه به مشرکان وعده داده باشید. 4. هرگاه دشمنی کسی با خدا آشکار شد، از او
وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُضِلَّ » . بیزاري بجویید. *** خداي متعال در آیه 115 ، مجازات قبل از آگاهیبخشی را نفی کرده و میفرماید: 115
قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّی یُبَیِّنَ لَهُم مَایَتَّقُونَ إِنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ؛ و خدا هرگز گروهی را بعد از آنکه آنان را راهنمایی کرد، گمراه
«. (و مجازات) نمیکند؛ تا آنچه را (باید از آن) خودنگهداري کنند، برایشان روشن بیان کند؛ [چرا] که خدا به هر چیزي داناست
شأن نزول داستان نزول آیه فوق دو گونه حکایت شده است: یکی آنکه آیه در مورد گروهی از مسلمانان است که قبل از فرود
آمدن واجبات، از دنیا رفتند و جمعی پنداشتند که شاید گرفتار مجازات الهی شوند، آیه فوق فرود آمد و این مطلب را نفی کرد،
و دیگر آن که گروهی از مسلمانان قبل از نزول آیات سابق، براي مشرکان استغفار میکردند و اینک نگران اعمال گذشته خود «1»
.«2» بودند، آیه فرود آمد و به آنان اطمینان داد که به خاطر اعمال گذشتهاي که ناآگاهانه انجام دادهاند، مجازات نخواهند شد
، ص: 220 البته ممکن است هر دو شأن نزول صحیح باشد؛ زیرا قابل جمع است؛ یعنی آیه به
دو مناسبت مقارن فرود آمده باشد. نکتهها و اشارهها 1. آیه فوق اشاره لطیفی به این حقیقت است که همواره گناهان، سرچشمه
گمراهی بیشتر و دور ماندن از مسیر هدایت است. آري، اگر کسی خلاف تقوا عمل کرد، خدا او را رها میکند و سرگردان، گمراه
2. آیه فوق به قانونی اشاره دارد که عقل انسان آن را تأیید میکند؛ یعنی تا وقتی قانونگذار «1» . و به مجازات الهی گرفتار میشود
حکمی را بیان نکرده، نباید کسی را به خاطر آن مجازات کند؛ به عبارت دیگر، مسئولیت و تکلیف پس از بیان قانون است که از
یاد میشود؛ یعنی تا هنگامی که دلیلی بر وجوب یا حرمت چیزي « برائت » و اصل « قُبح عقاب بلا بیان » این مطلب با عنوان قاعده
» : 3. در تفسیر آیه فوق، از امام صادق علیه السلام آمده است .«2» نداشته باشیم، مسئولیتی در برابر آن نداریم و براي ما مجاز است
[خدا کسی را مجازات نمیکند] تا زمانی که به او بفهماند و معرفی کند که چه چیزهایی موجب خشنودي و چه چیزهایی موجب
، ص: 221 برخی مفسران این حدیث و تعبیرات آیه را شاهد آن گرفتهاند «3» «. خشم او است
که آیه فوق شامل بیان مستقلات عقلیه (مانند خوبی عدالت و زشتی ظلم) نمیشود؛ زیرا اینها موضوعهاي مبهمی نیست تا نیاز به
بیان داشته باشد. 4. در آیه فوق به علم بیپایان الهی اشاره شده است؛ یعنی این مطلب از علم الهی سرچشمه گرفته و علم الهی
اقتضا دارد تا چیزي را براي مردم بیان نکرده، کسی را در برابر آن مسئول نداند و مؤاخذه نکند. 5. هدایت و گمراهی انسان از
سوي خدا به معناي جبر نیست، بلکه او مطالب را بیان و مقدمات گمراهی و هدایت را براي انسان فراهم مینماید و عوامل
خودنگهداري و پارسایی را بیان کرده و اتمام حجّت میکند و این خود انسان است که تصمیم میگیرد کدام راه را انتخاب کند،
ولی از آنجا که این مقدمات از خداست، هدایت و گمراهی به او نسبت داده میشود. آموزهها و پیامها 1. مجازات، پس از بیان و
روشنگري و اتمام حجّت است. 2. خلاف پارسایی و تقوا عمل نکنید که رها، سرگردان و مجازات میشوید. *** خداي متعال در
إِنَّ اللّهَ لَهُ مُلْکُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ » . آیه 116 به قدرت و حکومت الهی و ولایت منحصر به فرد او اشاره کرده و میفرماید: 116
یُحْیِی وَیُمِیتُ وَمَا لَکُم مِن دُونِ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلَانَصِ یرٍ؛ براستی که خدا فرمانروایی آسمانها و زمین فقط براي اوست؛ زنده میکند و
. ، ص: 222 نکتهها و اشارهها 1 «. میمیراند؛ و جز خدا، هیچ سرپرست و یاوري براي شما نیست
براساس آیه فوق با توجه به اینکه همه قدرتها در جهان هستی از آن خداست، شما نباید بر غیر او تکیه کنید و با بیگانگان پیوند
2. مقصود از اینکه سرپرست و یاوري غیر خدا نیست، آن است که بر .«1» دوستی برقرار سازید و آنان را پناهگاه خود قرار دهید
غیر او به طور مستقل تکیه نکنید و منظور آن نیست که از اسباب طبیعی جهان براي رسیدن به اهداف خود استفاده ننمایید. آموزهها
و پیامها 1. زندگی، مرگ و همه چیز جهان به دست خداست. 2. هیچ تکیهگاهی غیر از خدا ندارید. (پس فقط از او یاري بجویید.)
صفحه 66 از 80
***
ماجراي متخلفان از جنگ تبوك
خداي متعال در آیه 117 به فداکاري پیامبر صلی الله علیه و آله و یارانش در جنگ تبوك و رحمت الهی بر آنان اشاره کرده و
لَقَد تَابَ اللّهُ عَلَی النَّبِیِّ وَالْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَۀِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِمَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ » . میفرماید: 117
تَابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ؛ مسلّماً خدا [با رحمت خویش بر پیامبر و مهاجران و انصار بازگشت، که در هنگامه سختی (در
جنگ تبوك) از او پیروي کردند؛ بعد از آنکه نزدیک بود دلهاي دستهاي از آنان، (از حق) منحرف شود؛ سپس [خدا] توبه آنان
، ص: 223 شأن نزول به گفته «. را پذیرفت؛ [چرا] که او [نسبت به آنان مهربانی مهرورز است
مفسران، آیه فوق درباره جنگ تبوك نازل شده است که مسلمانان در آن جنگ با مشکلات زیادي روبهرو بودند؛ به گونهاي که
أبو » گروهی از آنان متزلزل شدند و تصمیم گرفتند بازگردند ولی با لطف و توفیق الهی پا بر جا ماندند. همچنین این آیه درباره
فرود آمده که بر اثر سستی به جنگ تبوك نرفت و در سایه درختی در کنار همسران و آب خنک و غذاي نیکویی آسوده « حیثَمه
بود که ناگهان بیاد پیامبر صلی الله علیه و آله در بیابانهاي سوزان افتاد و به حرکت در آمد و بدون آنکه با کسی سخنی بگوید، به
نکتهها .«1» سرعت رفت تا در تبوك به سپاه اسلام ملحق شد و پیامبر صلی الله علیه و آله به او خوش آمد گفت و براي او دعا کرد
و اشارهها 1. مقصود از توبه خدا بر پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشت خدا با رحمت خود و توجه او به بندگان است؛ پس لازمه
این سخن، گناهکار بودن پیامبر صلی الله علیه و آله نیست، بلکه ایشان معصوم بود و گناهی مرتکب نمیشد. 2. در آیه فوق انحراف
و تخلف تنها به گروهی از مؤمنان نسبت داده شده است؛ اما توبه الهی شامل همه است، و این نشان میدهد که توبه در اینجا به
معناي پذیرش عذر از گناه نیست، بلکه همان رحمت خاص الهی است که به یاري پیامبر صلی الله علیه و آله و مهاجران و انصار
ساعت » 3. در آیه فوق، جنگ تبوك آمد و آنان را در امر جهاد ثابت قدم ساخت. ، ص: 224
نامیده شده است؛ زیرا مشکلات زیاد اقتصادي، مسیر طولانی مدینه تا تبوك، بادهاي سوزان بیابانها، نداشتن مرکب «1» « عُسرت
کافی، فصل گرما و خشکسالی، دشمن قوي همچون امپراطوري روم شرقی و کمبود مواد غذایی، رزمندگان اسلام را در فشار قرار
نامیده شد، ولی با این همه مسلمانان به سوي دشمن حرکت کردند و « جیش العُسرَة » داده بود و از این رو، سپاه اسلام در این جنگ
به معناي تمایل و انحراف از حق به سوي باطل است؛ یعنی در میان « زَیْغ » درسی بزرگ به همه جهانیان و نسلها دادند. 5. واژه
مسلمانان افراد سست عنصري بودند که فکر بازگشت را در سر میپروراندند، ولی لطف خدا و روحیه عالی اکثریت مجاهدان، آنان
را از این فکر منصرف ساخت. 6. جنگ تبوك براي مسلمانان چند دستاورد مهم در برداشت: الف- روحیه قوي رزمندگان اسلام به
اثبات رسید و آشکار شد که آنان از رویارویی با نیرومندترین ارتش زمان نیز بیمی ندارند. ب- سپاهیان چهل هزار نفري رومیان
عقبنشینی کردند و با سپاه سیهزار نفري مسلمانان (که ساز و برگ کافی نداشتند) مقابله نکردند و مسلمانان نیز پس از مشورت و
در اثر خستگی، بازگشتند و به روم حمله نکردند، اما همین پیمودن راه مدینه تا تبوك، مقدمه لازم براي فتح شام در زمانهاي بعد
را فراهم کرد. ج- بسیاري از قبایل و امراي اطراف تبوك به خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و با تفسیر قرآن مهر (ویژه
جوانان)، ج 23 ، ص: 225 او پیمان عدم تعرّض امضا کردند و فکر مسلمانان از جانب آنان آسوده شد. د- امواج اسلام به داخل
مرزهاي امپراطوري روم نفوذ و توجه همگان را به خود جلب کرد. 7. در جنگ تبوك، پیامبر صلی الله علیه و آله به امام علی علیه
السلام دستور داد که در مدینه بماند و این تنها جنگی بود که علی علیه السلام در آن حضور نداشت؛ البته این اقدام پیامبر صلی الله
علیه و آله بدین جهت بود که سپاهیان اسلام براي مدت طولانی از مدینه دور میشدند و امکان داشت برخی منافقان که در مدینه
مانده بودند، با همکاري مشرکان به مدینه حمله کنند و زنان و کودکان را بکشند، ولی وجود حضرت علی علیه السلام سدّي
صفحه 67 از 80
نیرومند در برابر توطئه آنان بود. آموزهها و پیامها 1. خدا، پیامبر و رزمندگان را در صحنههاي خطرناك مورد لطف خاص خویش
قرار میدهد. 2. یاران واقعی رهبر کسانی هستند که در شرایط دشوار از او پیروي کنند. 3. اگر دلهاي شما به سوي انحراف
نزدیک شد، بیدرنگ به خود آیید و توبه کنید تا لطف خدا شامل حال شما شود. *** خداي متعال در آیه 118 به محاصره
وَعَلَی الثَّلَاثَۀِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّی إِذَا ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الْأَرْضُ » . اجتماعی متخلفان جنگ تبوك و توبه آنان اشاره کرده و میفرماید: 118
بِمَ ا رَحُبَتْ وَضَ اقَتْ عَلَیْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَن لَامَلْجَ أَ مِنَ اللّهِ إِلَّا إِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إِنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ؛ تفسیر قرآن مهر
(ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 226 و (نیز) بر آن سه [نفر] که (از شرکت در جنگ تبوك) وا مانده بودند، تا آنگاه که زمین با همه
پهناوري بر آنان تنگ شد، و آنان از خودشان به تنگ آمدند، و دانستند که هیچ پناهگاهی از (عذاب) خدا جز به سوي او نیست؛
شأن نزول داستان «. سپس خدا (با رحمتش) به سوي آنان بازگشت، تا توبه کنند؛ [چرا] که خدا بسیار توبهپذیر [و] مهرورز است
به خاطر « هِلال بن امیّه » و « مَرارة بن ربیع » و « کَعْب بن مالک » نزول آیه فوق اینگونه حکایت شده است که سه نفر به نامهاي
سستی، همراه پیامبر صلی الله علیه و آله به جنگ تبوك نرفتند، و هنگام بازگشت پیامبر صلی الله علیه و آله عذرخواهی کردند، ولی
پیامبر پاسخ آنان را نداد و دستور داد دیگران نیز با آنان سخن نگویند و حتی زنان آنها نیز کناره گرفتند و فضاي دنیا براي آنان
تنگ شد و به کوههاي اطراف مدینه پناه بردند؛ سپس از یکدیگر نیز جدا شدند و به زاري و توبه روي آوردند و سرانجام پس از
پشت سر گذاشته » به معناي « خُلِّفُوا » نکتهها و اشارهها 1. تعبیر «1» . پنجاه روز توبه آنان پذیرفته شد و آیه فوق در این باره فرود آمد
است. این تعبیر اشاره میکند که وقتی این افراد سستی میکردند، مسلمانان به آنان بیاعتنایی کرده، و به سوي جهاد پیش « شده
میرفتند، و یا اشاره میکند که پیامبر صلی الله علیه و آله عذر آنان را نپذیرفت و قبول توبه آنان به عقب افتاد. تفسیر قرآن مهر
2. آیه فوق و عمل پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد آن سه نفر، یک روش آموزنده براي مبارزه با (ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 227
گناهکاران را به نمایش گذاشته است؛ یعنی براي مجازات مجرمان میتوان از راه محاصره اجتماعی و قطع رابطه با آنان، دنیا را بر
آنها تنگ کرد و آنان را تحت فشار قرار داد و این مجازات از هر نوع زندانی براي آنان سختتر است. این چنین کیفري نه
هزینهاي در بردارد و نه موجب تنبلی و بدآموزي افراد میشود. این مجازات نوعی اعتصاب و مبارزه منفی جامعه در برابر افراد فاسد
است که میتواند جامعه را از افراد آلوده پاكسازي کند. 3. از آیه فوق استفاده میشود که ناامیدي از مردم، زمینهساز توجه به خدا
و توبه است. 4. آیه فوق اشاره دارد که هر توبه انسان با دو توبه خدا همراه است؛ یعنی نخست خدا با رحمت خویش به سوي بنده
باز میگردد و به او توفیق توبه میدهد، سپس بنده توفیق توبه مییابد، آنگاه خدا توبه او را میپذیرد. آموزهها و پیامها 1. تحریم و
مبارزه منفی با خلافکاران یکی از شیوههاي تربیتی اسلام است. 2. توفیق توبه در سایه لطف و عنایت الهی است. 3. با بیاعتنایان
به جهاد، بیاعتنایی کنید و آنان را وانهید. *** ، ص: 228 خداي متعال در آیه 119 ، مؤمنان
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ؛ اي » . را به پارسایی و همراهی با راستگویان امت فرا میخواند و میفرماید: 119
نکتهها و اشارهها 1. در آیات متعددي «. کسانی که ایمان آوردهاید! [خودتان را] از [عذاب خدا حفظ کنید؛ و با راستگویان باشید
بیان شده است. آنان افرادي راستگو و راستکردار هستند که تعهدات خود در برابر ایمان به « صادقان » از قرآن کریم ویژگیهاي
.«1» خدا را به انجام میرسانند و تردیدي به خود راه نمیدهند و از انبوه مشکلات نمیهراسند و با ثبات قدم به فداکاري میپردازند
2. از برخی احادیث که از پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام روایت شده است، استفاده میشود که هر چند مفهوم
آیه عام است و همه صادقان امت را شامل میشود، در این آیه مقصود مصداق کامل راستگویان راستکردار، یعنی امام علی علیه
السلام و سایر ائمه علیهم السلام مرادند. در حدیثی آمده است که پس از نزول آیه، سلمان از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: آیا
مخصوص برادرم « صادقین » همه مؤمنان به انجام دستور آیه مأمورند، ولی عنوان » : منظور آیه عام است یا خاص؟ حضرت پاسخ داد
در برخی احادیث نیز آمده که امام علی علیه السلام به این مطلب «2» «. علی علیه السلام و اوصیاي بعد از او تا روز رستاخیز است
صفحه 68 از 80
استناد میکرد ، ص: 229 و حتی از طریق اهل سنت نیز روایت شده که مقصود آیه پیامبر اسلام
به « مَعَ » 3. در آیه فوق دو شاهد بر خاص بودن آن وجود دارد: نخست آنکه واژه «1» . صلی الله علیه و آله و اهل بیت او میباشند
«. شما هم از راستگویان باشید » : استفاده شده است؛ یعنی اگر مقصود از صادقین همه راستگویان امت بودند، میفرمود « مِن » جاي
و دیگر اینکه چون به صورت مطلق به همراهی با صادقین و پیروي از آنان دستور «. شما با راستگویان باشید » : و نمیفرمود
جمع « صادقین » و در هر زمانی باید معصومی وجود داشته باشد. 4. واژه «2» میدهد، میتوان دریافت که صادقین معصوم هستند
است، و مقصود معصومان اهل بیت علیهم السلام در طول اعصار هستند که در هر زمان وجود دارند و مردم باید همراه و پیرو آنان
باشند. 5. مقصود از همراهی با صادقان این نیست که انسان فقط همنشین آنان باشد، بلکه منظور همگامی با آنان و پیروي از آنان
است. 6. از اینکه تقوا، پارسایی و حفظ خود از عذاب الهی را با همراهی صادقان آورده است، استفاده میشود که این دو در
همدیگر اثر دارند؛ یعنی اگر انسان بخواهد واقعاً خود را حفظ کند، لازم است با معصومان همراه شود و هر کس به واقع با معصوم
همگام شود، باتقوا و محفوظ میماند. ، ص: 230 آموزهها و پیامها 1. با صادقان و
راستکرداران و رهبران معصوم همگام شوید و از آنان جدا نگردید. 2. ایمان بدون تقوا و رهبران صادق، کافی نیست. *** خداي
مَاکَانَ لْأَهْلِ » . متعال در آیه 120 به پاداشهاي سختیها و مشکلات مجاهدان اشاره کرده و با هشدار به مسلمانان میفرماید: 120
الْمَدِینَۀِ وَمَنْ حَ وْلَهُم مِنَ الأَعْرَابِ أَن یَتَخَلَّفُوا عَن رَسُولِ اللّهِ وَلَا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَن نَفْسِهِ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ لَایُصِ یبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَانَصَبٌ وَلَا
مَخْمَ َ ص ۀٌ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلَایَطَأُونَ مَوْطِئاً یَغِیظُ الْکُفَّارَ وَلَایَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلًا إِلَّا کُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللّهَ لَایُضِ یعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ؛
بر ساکنان مدینه و کسانی از عربهاي صحرانشین که اطراف آنان هستند سزاوار نیست، که از فرستاده خدا تخلّف ورزند، و بخاطر
(حفظ) جانهایشان، از جان او روي برتابند؛ این بخاطر آن است که آنان هیچ تشنگی و رنج، و گرسنگی در راه خدا به آنان
نمیرسد و بر هیچ قدمگاهی که کافران را به خشم آورد، گام نمینهند، و به هیچ هدفی (از ضربه و قتل) از دشمن نمیرسند، مگر
تفسیر قرآن مهر (ویژه «. اینکه بخاطر آن، کار شایستهاي براي آنان نوشته میشود؛ [چرا] که خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمیکند
جوانان)، ج 23 ، ص: 231 نکتهها و اشارهها 1. در آیه فوق بر حفظ جان پیامبر صلی الله علیه و آله تأکید و از آن به عنوان یک
وظیفه همگانی مسلمانان یاد شده است؛ زیرا رهبر رمز بقا و حیات یک ملت است و تنها گذاردنش او و آیین اسلام و موجودیت
مسلمانان را به خطر میاندازد. 2. در آیه فوق به مسلمانان مدینه و اطراف آن دستور داده از پیامبر و جان او محافظت کنند و این،
بدین جهت است که در آن عصر مدینه کانون اسلام بوده است، ولی بدان معنا نیست که این حکم مخصوص مردم مدینه و اطراف
آن است، بلکه وظیفه اطاعت از رهبري و حفاظت از جان او براي همه مسلمانان و در همه عصرها برقرار است. 3. در آیه فوق به
هفت مورد از مشکلات مسلمانان در جنگها اشاره شده، ولی این موارد برخی مصادیق آنهاست و در حقیقت، تمام سختیهاي
جهاد پاداش دارد. 4. آیه فوق اصول جنگی زیر را به مسلمانان آموزش میدهد: الف- از دستور رهبري تخلّف نورزید. ب- از جان
رهبر به خوبی حفاظت کنید. ج- در برابر سختیها مقاومت نمایید. د- دشمنان کافر را با عملیات خود به خشم آورید. ه- هر گونه
ثواب کار شایستهاي براي شما نوشته میشود. ، ص: 232 «1» ، سختی که در جهاد تحمّل کنید
آموزهها و پیامها 1. هر نوع سختی و ناراحتی را در راه جهاد تحمّل کنید که به عنوان اعمال صالح شما ضبط میشود. 2. رزمندگان
. اسلام، نیکوکاران واقعی هستند و خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمیسازد. 3. حفظ جان رهبر اسلام را بر جان خود مقدم دارید. 4
. کاري کنید که کافران به خشم آیند. *** خداي متعال در آیه 121 به پاداشهاي دیگر مجاهدان اشاره کرده و میفرماید: 121
وَلَایُنفِقُونَ نَفَقَۀً صَ غِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً وَلَایَقْطَعُونَ وَادِیاً إِلَّا کُتِبَ لَهُمْ لِیَجْزِیَهُمُ اللّهُ أَحْسَنَ مَاکَانُوا یَعْمَلُونَ؛ و هیچ هزینه کوچک یا بزرگی »
را در راه خدا مصرف نمیکنند، و هیچ درّهاي (و سرزمینی) را نمیپیمایند، مگر اینکه براي آنان نوشته میشود؛ تا خدا آنان را به
در آیه فوق یا صفت افعال « أحسَن » نکتهها و اشارهها 1. تعبیر «. [عنوان بهترین چیزي که همواره انجام میدادند، پاداش دهد
صفحه 69 از 80
خدا این اعمال را به عنوان بهترین اعمالی که مجاهدان انجام دادهاند، پاداش » : مجاهدان است که براساس آن، معنا اینگونه میشود
خدا آنها را بهتر از آنچه انجام دادهاند، » : و یا صفت پاداش مجاهدان است که در این صورت آیه اینگونه معنا میشود «. میدهد
2. این آیه اشاره دارد که کار جبههها و رزمندگان نزد خدا به طور ، ص: 233 «. پاداش میدهد
دقیق حساب شده و ثبت است و همه کمکهاي مالی کوچک و بزرگ و هر گام رزمندگان نوشته میشود، تا مورد محاسبه و
پاداش قرار گیرد. آموزهها و پیامها 1. خدا هرگونه کمک مالی به جبههها و هر گام مثبت را پاداش میدهد. 2. اعمال مجاهدان را
ثبت کنید و پاداش دهید. ***
گروهی براي جنگ و گروهی براي علم
وَمَا کَ انَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّۀً فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ » . خداي متعال در آیه 122 به جهاد علمی مسلمانان اشاره کرده و میفرماید: 122
فِرْقَۀٍ مِنْهُمْ طَائِفَۀٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ؛ و هرگز مؤمنان همگی بسیج نمیشوند؛ پس چرا
از هر گروهی از آنان، دستهاي بسیج نمیشوند (و کوچ نمیکنند)، تا در دین، فهم عمیق نمایند؛ و تا قومشان را به هنگامی که به
شأن نزول داستان نزول آیه فوق سه گونه «. سوي آنان باز میگردند، هشدار دهند؟! تا شاید (از مخالفت خدا) بیمناك شوند
حکایت شده است: نخست آنکه آیه در مورد عربهاي صحرانشین است که همگی براي فراگیري معارف اسلامی به سوي مدینه
حرکت کردند و سبب مشکلات اقتصادي مردم شدند. آیه فوق فرود آمد و به آنان دستور داد که همگی دیار تفسیر قرآن مهر
(ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 234 خود را ترك نکنند و اگر گروهی براي کسب معارف اسلامی بیایند و در بازگشت براي مردم خود
دوم آنکه آیه فوق در مورد حرکت به سوي جهاد است؛ زیرا پس از سرزنش متخلّفان جنگ تبوك، .«1» بازگو کنند، کافی است
همه مسلمانان مکلّف، در جنگها شرکت میکردند و گاهی پیامبر صلی الله علیه و آله در مدینه تنها میماند، آیه فوق فرود آمد و
دستور داد گروهی در مدینه بمانند و معارف را از پیامبر صلی الله علیه و آله بیاموزند و هنگامی که مجاهدان از جنگ بازگشتند،
سوم آنکه آیه فوق در مورد گروهی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله است که براي تبلیغ اسلام به میان .«2» برایشان بیان کنند
قبایل صحرانشین رفتند و مورد استقبال قرار گرفتند؛ اما برخی بر آنان خرده گرفتند که چرا پیامبر را رها کرده و به اینجا آمدهاید؟!
نکتهها .«3» آنان ناراحت شدند و خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشتند؛ آیه فوق فرود آمد و برنامه تبلیغی آنان را تأیید کرد
مسلمانان به عنوان واجب » و اشارهها 1. آیه فوق با توجه به شأن نزولهایی که بیان گردید، سه گونه تفسیر میشود: نخست آنکه
کفایی وظیفه دارند که از هر جمعیتی، عدّهاي برخیزند و براي فراگیري معارف اسلامی به مراکز بزرگ تفسیر قرآن مهر (ویژه
دوم «1» «. جوانان)، ج 23 ، ص: 235 اسلامی بروند و پس از یادگیري علوم، به شهر و دیار خود بازگردند و به تعلیم دیگران بپردازند
.«2» آنکه: در هنگام جهاد، گروهی به جبهه بروند و گروهی دیگر بمانند و پس از بازگشت مجاهدان، معارف را به آنان بیاموزند
سوم آنکه: گروهی از مسلمانان به عنوان واجب کفایی به جبهه بروند و در صحنه جهاد با تعالیم اسلامی آشنا شوند و آثار عظمت
در مجموع تفسیر اول مناسبتر به نظر «3» . و حقانیت اسلام را با چشم ببینند و بعد از بازگشت، براي دوستان خود بازگو نمایند
میرسد، ولی تفسیر دوم با سیاق آیات قبل و بعد سازگارتر است و تفسیر سوم جالب و جذّاب است؛ البته این احتمال نیز هست که
هر سه تفسیر مقصود باشد. 2. اگر آیه فوق در مورد شرکت گروهی در جهاد باشد، ناسخ و منافی آیات قبل نیست که همگان را به
شرکت در جنگ فرا میخواند؛ زیرا هر کدام متعلق به ظرف زمانی خاص است؛ یعنی هنگامی که مسلمانان با امپراطوري بزرگ
روم روبهرو بودند، همه باید در جهاد شرکت میکردند، اما در جنگهاي کوچک باید گروهی در پشت جبهه بمانند و به جهاد
همان فهم و درك عمیق همه معارف « تَفقُّه در دین » 3. مقصود از علمی بپردازند. ، ص: 236
به متخصصان فروع دین گفته میشود، « فقیه » و اگر در عصر ما واژه «1» دینی است که شامل اصول عقاید، فروع و احکام میشود
صفحه 70 از 80
کسی است که در علوم مختلف اسلامی مانند تفسیر، عقاید، کلام، فقه، « فقیه » یک اصطلاح خاص است، و گرنه از منظر قرآن
مجموعهاي از عقاید، احکام و مطالب اخلاقی است که به نام اسلام خوانده « دین » اصول، رجال و ... متخصص شود. 4. مقصود از
میشود. 5. از آیه فوق استفاده میشود که تحصیل علم و دانش در زمینه همه معارف اسلامی، یک واجب کفایی است؛ یعنی
همواره باید گروهی از مسلمانان به تحصیل علم بپردازند و براي تبلیغ به اطراف جهان بروند؛ به عبارت دیگر، تحصیل و آموزش
معارف دینی هر دو واجب کفایی است. 6. از آیه فوق استفاده میشود که اسلام براي تعلیم و تعلّم اهمیت زیادي قائل است، تا
آنجا که مسلمانان را به دو گروه جهادگران نظامی و جهادگران علمی تقسیم میکند و گروهی از مسلمانان را از خدمت نظامی و
سربازي معاف مینماید تا به تحصیل علم بپردازند. 7. آیه فوق ریشه تشکیل حوزههاي علمیه و تشکیل نهاد عالمان دین در اسلام
8. از آیه است و این آیه شعار تمام روحانیان اسلام در طول اعصار بوده و هست. ، ص: 237
فوق استفاده میشود که هدف از تحصیل معارف اسلامی هشدار به مردم و هشیار کردن آنها و نجات از غفلت و بیتفاوتی است
آموزهها و پیامها 1. همه مسلمانان در یک جا نمانند و برخی براي کسب دانش اسلامی سفر کنند. 2. دانش آموختگان اسلام، .«1»
پیام حیاتبخش خود را به مردم برسانند. 3. مسلمانان وظیفه دارند به دو صورت جهاد کنند: جهاد نظامی و جهاد علمی. 4. همه
معارف دین را به طور عمیق فراگیرید. 5. براي تبلیغ کردن مبلّغان اسلامی، مردم هموطن مبلّغ در اولویت هستند. *** خداي متعال
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قَاتِلُوا » . در آیه 123 به مؤمنان فرمان میدهد که با دشمنان نزدیکتر مبارزه کنید و بر آنها سخت بگیرید: 123
الَّذِینَ یَلُونَکُم مِنَ الْکُفَّارِ وَلْیَجِ دُوا فِیکُمْ غِلْظَ ۀً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ؛ اي کسانی که ایمان آوردهاید! با کسانی از کافران که
«. نزدیک شما هستند، پیکار کنید؛ و باید (آنان) در شما سختی (و خشونت) بیابند؛ و بدانید که خدا با پارسایان (خود نگهدار) است
، ص: 238 نکتهها و اشارهها 1. آیه فوق دستور میدهد که در مبارزه، از دشمنان نزدیکتر
شروع کنید و این مطلب ممکن است به چند دلیل باشد: الف- خطر دشمنان نزدیک از دشمنان دور بیشتر است. ب- آگاهی ما
نسبت به دشمنان نزدیک بیشتر است و این، راه پیروزي را هموار میکند. ج- پرداختن به دشمنان دور این خطر را دارد که دشمنان
نزدیک از پشت سر حمله کنند. د- هزینه مبارزه با دشمنان نزدیک کمتر و پیروزي بر آنان آسانتر است. 2. در عصر پیامبر صلی
الله علیه و آله و هنگام نزول آیه فوق اسلام بر جزیرة العرب مسلّط شده بود؛ بنابراین، احتمال دارد مقصود از دشمنان نزدیک در آن
3. قانون فوق ممکن است موارد استثنایی نیز داشته باشد؛ براي مثال، هنگامی که «1» . بوده باشد « امپراطوري روم شرقی » زمان
دشمنان دورتر خطرناكترند، لازم است اول به سراغ آنان شتافت. 4. هر چند آیه فوق در مورد پیکار با دشمن است، روح آیه
یعنی در این موارد نیز باید فاصلههاي معنوي رعایت شود و از دشمنان «2» ؛ شامل مبارزات فکري، منطقی و تبلیغاتی نیز میشود
5. آیه فوق اشاره دارد که در برابر دشمن نمایش قدرت نزدیکتر آغاز گردد. ، ص: 239
و آمادگی شما آگاه شوند و همین مطلب موجب عقبنشینی و شکست «1» داشته باشید تا آنان از سرسختی، صلابت، خشونت
روحی آنان گردد. 6. در تاریخ اسلام میخوانیم هنگامی که مسلمانان براي زیارت کعبه به مکه آمدند، پیامبر صلی الله علیه و آله
دستور داد هنگام طواف با سرعت بدوند تا ورزیدگی خود را به دشمنان نشان دهند و یا در هنگام فتح مکه دستور داد مسلمانان
شبانگاهان همگی در بیابان آتش افروزند و در برابر ابوسفیان- بزرگ مکه- رژه روند تا قدرت سپاه اسلام را درك کند. 7. در
پایان آیه فوق بیان شده که خدا با افراد باتقوا، پارسا و خویشتندار است، و این مطلب اشاره دارد که شدت عمل و خشونت با
کافران باید همراه با تقوا باشد و از حدود انسانی تجاوز نکند و از همین جهت است که در تاریخ اسلام حکایت شده پیامبر صلی
8. برخی مفسران بر .«2» الله علیه و آله در هنگام جنگ سفارش میکرد به زنان کافران آسیبی نرسانند و به درختان صدمه نزنند
آنند که آیه فوق به جهاد آزاديبخش اسلامی اشاره دارد و مقصود از آن جهاد دفاعی نیست و از این رو است که صفات
، ص: 240 .«3» رزمندگان اسلامی را بیان میکند و شرایط هجوم کافران را بیان نمینماید
صفحه 71 از 80
آموزهها و پیامها 1. براي پیکار با کافران، از دشمنان نزدیکتر آغاز کنید. 2. سپاه اسلام در برابر کافران، صلابت، هیبت،
سختگیري و خشونت داشته باشد. 3. سختگیري و خشونت با دشمنان، با رعایت مرزهاي تقوا همراه باشد. 4. با تقوا باشید که
خدا با افراد پارسا و خویشتندار است. ***
تاثیرات قرآن
وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُم مَن یَقُولُ » . خداي متعال در آیه 124 به تأثیرات مثبت قرآن بر دلهاي آماده اشاره کرده و میفرماید: 124
أَیُّکُمْ زَادَتْهُ هذِهِ إِیمَاناً فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِیمَاناً وَهُمْ یَسْتَبْشِرُونَ؛ و هنگامی که سورهاي فرو فرستاده شود، پس کسی از آن
و امّا کسانی که ایمان آوردهاند، پس بر ایمانشان «!؟ کدام یک از شما، این (سوره) ایمانش را افزون ساخت » : (منافق) ان میگوید
نکتهها و اشارهها 1. آیه فوق اشاره دارد که منافقان کفرپیشه میخواستند با این سخنان «. افزوده؛ در حالی که آنان شادي میکنند
بگویند که قرآن محتواي چشمگیري ندارد و به آیات الهی بیاعتنایی کنند. 2. آیه فوق مردم را به دو گروه تقسیم میکند: گروه
نخست کسانی هستند که دلهاي آماده و مُستعِد دارند و از هر سوره قرآن درسی تازه ، ص:
241 میآموزند و بر ایمان آنان افزوده میشود. و گروه دوم بیمار دلانی هستند که قرآن بر آنان تأثیر مثبتی ندارد، و در آیه بعد به
به معناي « بشارت » سرنوشت آنان اشاره میشود. آري، قرآن همچون باران است که در باغ سبزه رویاند و در شورهزار خَس. 3. واژه
سرور و شادي است که آثارش در چهره انسان ظاهر گردد. این واژه نشان میدهد که آیات قرآن چنان اثر تربیتی در مؤمنان دارد
که نشانههاي شادي در چهرههایشان آشکار میشود. 4. در جهان کنونی میبینیم که برخی مسلمانان نه تنها خواندن یک سوره در
آنها اثر نمیکند، بلکه یک ختم قرآن نیز در آنان اثري نمیگذارد، در حالی که آیات قرآن اثر خود را از دست نداده است؛
بنابراین، روشن میشود که این حجابها و بیماري دلها و آلودگیهاست که مانع نفوذ و تأثیر آیات در قلبها میشود. 5. از آیه
فوق استفاده میشود که ایمان انسان قابل کم و زیاد شدن است. آموزهها و پیامها 1. یکی از معیارهاي شناخت مؤمنان از منافقان،
بررسی تأثیرات قرآن بر آنهاست. 2. قرآن مایه افزایش ایمان و شادي مؤمنان است. *** خداي متعال در آیه 125 به تأثیرات منفی
وَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْساً إِلَی رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ کَافِرُونَ؛ و امّا » . قرآن بر بیماردلان اشاره کرده و میفرماید: 125
تفسیر قرآن «. کسانی که در دلهایشان [نوعی بیماري است، پس آنان پلیدي بر پلیدیشان افزوده؛ و مردند در حالی که آنان کافرند
مهر (ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 242 نکتهها و اشارهها 1. قرآن در آیه فوق به این حقیقت اشاره میکند که براي تأثیر برنامههاي
تربیتی تنها فاعلیت فاعل کافی نیست، بلکه قابلیت قابل نیز شرط است؛ یعنی تنها وجود برنامه سازنده و تأثیرگذاري همچون قرآن
در لغت به معناي « رِجْس » براي رشد و تربیت افراد کافی نیست، بلکه روح پذیرش و آمادگی انسانها نیز شرط است. 2. واژه
موجود پلید و ناپاك است که این پلیدي گاهی از نظر غریزه، گاهی از نظر فکري و گاهی از جهت شرعی است؛ یعنی برخی چیزها
به عنوان یک « نفاق » 3. در آیه فوق از «1» . از نظر غریزه ناپسند و پلیدند و برخی چیزها از نظر فکري و یا شرعی ناپسند میباشند
بیماري و پلیدي یاد شده است؛ زیرا روح و فکر اینگونه افراد دو چهره به انحرافهاي روانی و اخلاقی آلوده است و اگر انسان
4. منافقان کفرپیشه نه تنها از قرآن بهره مثبت نمیبرند، بلکه در برابر هر سوره «2» . روحیه سالمی داشته باشد، دو چهره نخواهد بود
جدیدي نافرمانی تازهاي میکنند که این لجاجتها در روح آنان ریشه میدواند و سرانجام راه بازگشت آنان را میبندد و به حال
کفر از دنیا میروند. 5. از آیه فوق استفاده میشود که بیماريهاي روحی و نفاق داراي مراتبی است که برخی عوامل، آن را
افزایش و گسترش میدهد. 6. قرآن همچون باران رحمت الهی است که اگر بر جسد مرداري در تفسیر قرآن مهر (ویژه جوانان)،
ج 23 ، ص: 243 گودالی ببارد، نه تنها به حال آن مفید نیست، بلکه سبب فساد و بدبویی آن میشود و این نه به خاطر باران است
. بلکه بخاطر آن مردار است. آري: باران که در لطافت طبعش ملال نیست در باغ لاله روید و در شوره زار خس آموزهها و پیامها 1
صفحه 72 از 80
بیمار دلی و نفاق مانع استفاده از قرآن است. 2. منافقان بدفرجاماند و در نهایت با حالت کفر از دنیا میروند. 3. اگر میخواهید از
قرآن بهره ببرید، نفاق و پلیدي را از خود دور سازید. *** خداي متعال در آیه 126 به آزمایشهاي بیدار کننده و هر ساله الهی
أَوَلَا یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فِی کُلِّ عَامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ » . اشاره کرده که به حال منافقان کفرپیشه تأثیري ندارد و میفرماید: 126
لَایَتُوبُونَ وَلَا هُمْ یَذَّکَّرُونَ؛ و آیا (منافقان) نمیبینند که آنان در هر سال، یک یا دو بار آزمایش میشوند؟! سپس توبه نمیکنند، و
نکتهها و اشارهها 1. مفسران در مورد آزمایشهاي مکرر الهی در مورد منافقان کفرپیشه که در آیه «. آنان متذکّر (هم) نمیگردند
فوق بدانها اشاره شده، دیدگاههاي متفاوتی دارند و مصادیقی همچون بیماري، گرسنگی، پرده برداشتن از اسرار منافقان و مشاهده
آثار عظمت اسلام و حقانیّت پیامبر صلی الله علیه و آله در پیروزي در میدان جهاد، بر شمردهاند، ولی به نظر میرسد که امتحان در
2. آزمایش آیه فوق مفهوم جامعی دارد و همه آن موارد از مصادیق آن است. ، ص: 244
انسانها از سنتهاي الهی است که در آیات متعددي بدان اشاره شده است؛ اما به نظر میرسد که در آیه فوق از آزمایش خاصی
به گونهاي که خودشان نیز متوجه آن آزمایشها میشوند، ولی باز از خواب غفلت بیدار «1» ، براي منافقان کفرپیشه یاد شده است
. نمیشوند. آموزهها و پیامها 1. حوادث و آزمونهاي الهی براي بیداري و توبه افراد است. 2. منافقان اهل بیداري و توبه نیستند. 3
اهداف آزمایش را براي آزمون دهندگان بیان کنید که موجب بیداري و بازگشت (و جبران گذشته) است. *** خداي متعال در
وَإِذا مَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَی بَعْضٍ » . آیه 127 به واکنش منافقان در برابر نزول سورههاي قرآن اشاره کرده و میفرماید: 127
هَلْ یَرَاکُم مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ ان َ ص رَفُوا صَرَفَ اللّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَایَفْقَهُونَ؛ و هنگامی که سورهاي فرو فرستاده شود، برخی آن (منافق) ان
به برخی (دیگر) نگاه میکنند (در حالی که میگویند:) آیا هیچ کس شما را میبیند؟ سپس منصرف میشوند (و بیرون میروند)؛
تفسیر قرآن مهر (ویژه «. خدا دلهایشان را (از رحمت) منصرف ساخته؛ بخاطر آنکه آنان گروهی هستند که فهم عمیق نمیکنند
جوانان)، ج 23 ، ص: 245 نکتهها و اشارهها 1. آیه فوق اشاره کرده که منافقان از نزول آیات قرآن نگران هستند. این نگرانی یا
بدین جهت است که بیم دارند اسرارشان فاش شود و یا به خاطر کوردلی و عدم درك عمیق آنهاست. 2. مفسران درباره جمله
خدا دلهاي آنان » آخر آیه فوق دو احتمال دادهاند: یکی آنکه جمله خبري باشد، و دیگر آنکه جمله نفرین به منافقان باشد؛ یعنی
ولی احتمال اول مناسبتر است. 3. یکی از نشانههاي منافقان کفرپیشه آن است که نسبت به نزول آیات «. را از حق منصرف سازد
و از جلسات قرآن میگریزند. آموزهها و پیامها «1» ؟ الهی ناخشنودند و به یکدیگر نگاه کرده و میگویند: آیا کسی شما را میبیند
1. منافقان مطالب را به طور عمیق درك نمیکنند. (شما اینگونه نباشید.) 2. منافقان قرآن گریزند. (شما اینگونه نباشید.) 3. از
آیات قرآن روي بر متابید و در مورد آنها ژرفنگر باشید. *** خداي متعال در آیه 128 به دلسوزي و رنجهاي پیامبر اسلام صلی
لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَاعَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ » . الله علیه و آله براي مردم اشاره کرده و میفرماید: 128
رَؤُوفٌ رَحِیمٌ؛ ، ص: 246 بیقین، فرستادهاي از خودتان به سوي شما آمد که رنجهاي شما بر او
نکتهها و اشارهها 1. برخی مفسران بر «. سخت است؛ (و) بر (هدایت) شما حریص است؛ (و نسبت) به مؤمنان، مهربانی مهرورز است
و در واقع اشاره به تمام مسائلی «1» ، آنند که دو آیه آخر سوره توبه، آخرین آیاتی است که بر پیامبر صلی الله علیه و آله فرود آمد
گویی پیامبر پارهاي «. پیامبر از خودتان است » : بلکه فرمود « پیامبر از شماست » : است که در این سوره گذشت. 2. در آیه فوق نفرمود
از جان مردم و روح جامعه است که در شکل فرستاده خدا ظاهر گردیده، و از این رو، با دردها و مشکلات آنان آشنا و شریک
پیامبر بر شما حریص » : در اصل به معناي شدت علاقه به چیزي است و در آیه فوق میخوانیم « حَرِیص » غمهاي آنان است. 3. واژه
4. آیه فوق اشاره دارد که اگر پیامبر صلی الله علیه و آله .«2» یعنی به هرگونه خیر، سعادت و پیشرفت شما عشق میورزد « است
دستورهاي مشکل و فرمان جهاد با امپراطوري روم میدهد و با کفر و نفاق به شدّت برخورد میکند، در حقیقت یک نوع محبت و
، لطف او است و او به آزادي، شرف، عزت و هدایت و پاكسازي جامعه شما عشق میورزد.
صفحه 73 از 80
به رحمت در مورد « رحیم » به محبت و لطف مخصوص در مورد فرمانبرداران اشاره دارد، ولی واژه « رَئُوف » 5. واژه ص: 247
گناهکاران اشاره میکند. البته این دو واژه اگر جداگانه استعمال شوند، ممکن است به یک معنا باشد. آموزهها و پیامها 1. پیامبر
اسلام صلی الله علیه و آله در هدایت مردم سر از پا نمیشناخت و غمخوار و دوستدار مومنان بود. (شما نیز اینگونه باشید.) 2. رهبر
اسلامی، از مردم، غمخوار مردم، علاقمند به مردم و دلسوز مؤمنان باشد. *** خداي متعال در آیه 129 به پیامبر صلی الله علیه و آله
فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ؛ و اگر (مردم) روي » . دلداري میدهد و میفرماید: 129
خدایی که هیچ معبودي جز او نیست مرا بس است؛ تنها بر او توکّل کردم؛ و او پروردگار تخت بزرگ » : برتافتند، پس بگو
نکتهها و اشارهها 1. آیه فوق با اشاره به احتمال سرکشی مردم، به پیامبر صلی الله علیه و آله «. (جهانداري و تدبیر هستی) است
دلداري میدهد خدایی که عرش و عالم بالا و جهان ماوراي طبیعت با همه عظمتش در اختیار او است، پیامبرش را تنها نمیگذارد
2. از آیه فوق استفاده میشود که تکیهگاهی نیکو است که خود تنها باشد و ، ص: 248 .«1»
تکیهگاهی نخواهد و افزون بر جهان ماده، جهان ماوراي طبیعت نیز در اختیار او باشد. آري، به بیان نورانی امام حسین علیه السلام
آموزهها و پیامها 1. آموزه آیه براي رهبران الهی و «1» «؟ هر که تو را ندارد، چه دارد و هر که تو را دارد، چه ندارد » : در دعاي عرفه
مبلغان دینی آن است که سرکشی و رویگردانی مردم در روحیه شما، تأثیر منفی برجاي نگذارد. 2. یک تکیهگاه براي انسان کافی
1. التفسیر « کل مجلدات تفسیر مهر » ، ص: 249 منابع *** «2» . است و آن خداي متعال است
الاثري الجامع، محمدهادي معرفت، موسسۀ التمهید، قم، 1383 ش، الطبعۀ الاولی. 2. الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین
عبدالرحمن بن ابیبکر السیوطی، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1424 ق. 3. اسباب النزول، ابوالحسن علی بن احمد الواحدي
النیشابوري، المکتبۀ العصریه، بیروت، 1425 ق. 4. تفسیر بیان السعادة فی مقامات العباد، حاج سلطان محمد الجنابذي ملقب به
سلطان علیشاه (م 1327 ق) تهران، مطبعه دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1344 ش، 4 جلدي. 5. تفسیر مقتنیات الدرر و ملتقطات لثمر،
سیدعلی الحائري الطهرانی (م 1340 ق) تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1327 ش، 12 جلدي. 6. تفسیر الجدید فی تفسیر القرآن
الکریم، شیخ محمد السبزواري النجفی (م 1410 ق)، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1402 ق، 7 جلدي. 7. تفسیر تقریب القرآن
الی الاذهان، سید محمد الحسینی الشیرازي، بیروت، موسسه الوفاء، 1400 ق، 30 جلدي در 10 مجلد. تفسیر قرآن مهر (ویژه
8. تفسیر الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنۀ، محمد صادقی تهرانی، تهران، انتشارات فرهنگ جوانان)، ج 23 ، ص: 250
اسلامی، چاپ دوم، 1406 ق، 30 جلدي. 9. تفسیر الکاشف، محمدجواد مغنیه (م 1400 ق) بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ سوم،
1981 م، 7 جلدي. 10 . التفسیر لکتاب اللَّه المنیر، محمد الکرمی، قم، مطبعۀ العلمیۀ، 1402 ق، 7 جلدي. 11 . تفسیر مواهب الرحمن
فی تفسیر القرآن، سید عبدالاعلی الموسوي السبزواري، نجف اشرف، مطبعۀ الاداب، 1404 ق، 4 جلدي. 12 . تفسیر من هدي
القرآن، سید محمدتقی مدرس، بیجا، دارالهدي، 1406 ق، 18 جلدي. 13 . تفسیر القرآن الکریم، سید مصطفی خمینی (م 1397 ق)
تهران، چاپخانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1362 ش، 4 جلدي. 14 . تفسیر المعین، مولی نورالدین محمد بن مرتضی کاشانی
(م بعد 1115 ق) قم. 15 . نشر کتابخانه آیۀاللَّه مرعشی نجفی، بیتا، 3 جلدي. 16 . تفسیر رومن الجنان و روح الجنان فی تفسیر
القرآن، ابوالفتوح رازي، (م 552 ق) مشهد، بنیاد پژوهشهاي اسلامی آستان قدس رضوي 1374 ش، 14 جلدي. 17 . تفسیر جلاء
الاذهان و جلاء الاحزان (تفسیر گازر)، ابوالمحاسن حسین بن حسن جرجانی (م، اواخر قرن نهم)، تهران، چاپخانه دانشگاه تهران،
18 . تفسیر مواهب علیه (تفسیر حسینی)، حسین چاپ اول، 1337 ش، 10 جلدي. ، ص: 251
واعظ کاشفی (م 910 ق)، تهران، کتاب فروشی اقبال، چاپ اول، 1317 ش، 4 جلدي. 19 . تفسیر منهج الصادقین ي الزام المخالفین،
ملافتح اللَّه کاشانی (م 998 ق)، تهران، کتابفروشی اسلامیه، چاپ دوم، 1344 ش، 10 جلدي. 20 . تفسیر شریف لاهیجی،
بهاءالدین محمد شیخ علی الشریف اللاهیجی، (م 1088 ق)، تهران، موسسه مطبوعاتی علمی، 1363 ش، 4 جلدي. 21 . تفسیر اثنی
صفحه 74 از 80
. عشري، حسین بن احمد الحسینی الشاه عبدالعظیمی، (م 1384 ق)، تهران، انتشارات میثاق، چاپ اول، 1364 ش، 14 جلدي. 22
تفسیر انوار درخشان در تفسیر قرآن، سید محمد حسینی الهمدانی، تهران، کتابفروشی لطفی، 1380 ق، 18 جلدي. 23 . تفسیر جامع،
سید ابراهیم بروجردي، تهران، انتشارات صدر، چاپ سوم، 1341 ش، 7 جلدي. 24 . تفسیر حجۀ التفاسیر و بلاغ الاکسیر (تفسیر
بلاغی)، سید عبدالحجۀ بلاغی، قم، چاپ حکمت، چاپ اول، 1345 ش، 10 جلدي. 25 . تفسیر کشف الحقایق عن نکت الایات و
الدقائق، محمد کریم العلوي الحسینی الموسوي، تهران، حاج عبدالمجید- صادق نوبري، چاپ سوم 1396 ق، 2 جلدي. 26 . تفسیر
خسروي، شاهزاده علیرضا میرزا خسروانی (م 1386 ق) تهران، چاپ اسلامیه، 1397 ق، 8 جلدي. 27 . تفسیر پرتوي از قرآن، سید
محمود طالقانی (م 1358 ش) تهران، شرکت سهامی انتشار، 1366 ش، 6 جلدي. ، ص: 252
28 . تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن (کنز العرفان)، بانوي اصفهانی (امین اصفهانی- م 1404 ق) تهران، نهضت زنان مسلمان،
1361 ش، 10 جلدي. 29 . تفسیر آسان (منتخب از تفاسیر معتبر) محمدجواد نجفی، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، چاپ اول، 1364
. ش، 15 جلدي. 30 . تفسیر عاملی، ابراهیم عاملی، مشهد، کتاب فروشی باستان، و تهران، کتابخانه صدوق، 1363 ش، 8 جلدي. 31
تفسیر روان جاوید در تفسیر قرآن مجید، میرزا محمد ثقفی تهرانی، تهران، انتشارات برهان، چاپ دوم، بیتا، 5 جلدي. 32 . تفسیر
احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی، تهران، واحد تحقیقات اسلامی بنیاد بعثت، 1366 ش، 12 جلدي. 33 . تفسیر اطیب البیان فی
تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب (م 1411 ق) تهران، انتشارات اسلام، چاپ سوم، 1366 ش، 14 جلدي. 34 . تفسیر انوار العرفان
فی تفسیر القرآن، ابوالفضل داورپناه، تهران، انتشارات صدر، 1375 ش، 9 جلدي. 35 . تفسیر روشن، حسن مصطفوي، تهران،
انتشارات سروش، 1374 ش، 2 جلدي. 36 . التفسیر المنسوب الی الامام الی محمد الحسن بن علی العسکري علیه السلام، قم، موسسۀ
( الامام المهدي (عج)، 1409 ق، 1 جلدي. 37 . تفسیر الحبري، ابو عبداللَّه الکوفی الحسین بن الحکم بن مسلم الحبري، (م 286
.38 بیروت، موسسۀ آل البیت علیه السلام لاحیاء التراث، 1408 ق، 1 جلدي. ، ص: 253
درسنامه روشها و گرایشهاي تفسیر قرآن (منطق تفسیر قرآن)، محمدعلی رضایی اصفهانی، انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی،
قم، 1382 ش. 39 . تفسیر فرات کوفی، ابوالقاسم فرات بن ابراهیم بن فرات الکوفی (اواخر قرن سوم هجري) تهران، سازمان چاپ و
انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1410 ق. 40 . تفسیر علی بن ابراهیم القمی، (م حدود 307 ق) قم، موسسه دارالکتاب
للطباعۀ و النشر، چاپ سوم، 2 جلدي. 41 . تفسیر التبیان فی تفسیر القرآن، ابو جعفر محمد بن الحسن علی الطوسی (م 460 ق) قم،
مکتب الاعلام الاسلامی، 1409 ق، 10 جلدي. 42 . تفسیر جوامع الجامع، ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی (م 548 ق) تهران،
موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ سوم، 1412 ق. 43 . تفسیر نهج البیان عن کشف معانی القرآن، محمد بن الحسن
الشیبانی، (قرن هفتم) تهران، موسسه دائرةالمعارف اسلامیۀ، 1412 ق، 1 جلد. 44 . تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتألهین محمد بن
ابراهیم صدرالدین شیرازي، (م 1050 ق) قم، انتشارات بیدار، چاپ دوم، 1366 ش، 7 جلدي. 45 . تفسیر الوجیز فی تفسیر القرآن
العزیز، علی بن الحسین بن ابیجامع العاملی (م 1135 ق) قم، دار القرآن الکریم، 1413 ق، 1 جلد. 46 . تفسیر کنز الدقائق و بحر
الغرائب، محمد بن محمدرضا القمی المشهدي، (قرن 12 هجري) تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،
47 . تفسیر القرآن الکریم (تفسیر شبر) سید عبداللَّه شبر (م 1366 ش، 14 جلدي. ، ص: 254
1242 ق)، بیروت، دارالبلاغه للطباعۀ و النشر و التوزیع، 1412 ق، 1 جلدي. 48 . تفسیر الجواهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، سید
عبداللَّه شبر (م 1242 ق)، کویت، مکتبۀ الالفین، 1407 ق، 6 جلدي. 49 . آشنائی با قرآن ( 1)، مرتضی مطهري، تهران- قم، انتشارات
صدرا، چاپ هیجدهم، 1382 ش. 50 . آشنائی با قرآن ( 2)، مرتضی مطهري، تهران- قم، انتشارات صدرا، چاپ هفدهم، 1382 ش.
51 . تفسیر تسنیم تفسیر قرآن کریم، عبداللَّه جوادي آملی، مرکز نشر اسراء، قم، 1380 ش. 52 . اطلس القرآن، دکتر شوقی ابوخلیل،
دارالکفر المعاصر بیروت و دارالفکر دمشق، 1423 ق. 53 . میزان الحکمه، محمدي ريشهري، مرکز النشر مکتب الاعلام الاسلامی،
صفحه 75 از 80
قم، 1404 ق. 54 . خدا از دیدگاه قرآن، سید محمد حسینی بهشتی، انتشارات بعثت، تهران، بیتا. 55 . احیاء علوم الدین، محمد بن
محمد غزالی، بیروت، دار احیاء التراث العربی. 56 . المسند، 1415 ق، احمد بن محمد ابن حنبل، بیروت، دار احیاء التراث العربی،
57 . الغدیر فی الکتاب و السنۀ و الادب، عبدالحسین احمد الامینی النجفی، 1415 ق. ، ص: 255
بیروت، دارالکتاب العربی، 1378 ق. 58 . تاریخ الرسل و الملوك (تاریخ طبري)، محمد بن جریر طبري، بیروت، دارالکتب العلمیه،
. 1408 ق. 59 . تفسیر ثعلبی (الکشف و البیان)، احمد بن محمود ثعلبی (م 427 ق) بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1422 ق. 60
شرح نهجالبلاغه، عبدالحمید بن هبۀ اللَّه، ابن ابیالحدید، طهران، انتشارات کتاب آوند دانش، 1379 ش. 61 . تفسیر کشاف عن
حقائق غوامض التنزیل، محمود بن عمر الزمخشري، بیروت، ادب الحوزه، دارالمعرفۀ، دارالکتب، 1400 ق. 62 . پژوهشی در تاریخ
قرآن کریم، دکتر سید محمدباقر حجتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ نهم، 1375 ش. 63 . علم و دین، ایان باربوي،
ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، 1374 ش. 64 . پرواز در ملکوت مشتمل بر آداب الصلوة، امام
خمینی، سید احمد فهري، نهضت زنان مسلمان، تهران، 1359 ش. 65 . اعجاز القرآن و بلاغت محمد صلی الله علیه و آله، مصطفی
صادق رافعی، ترجمه عبدالحسین ابن الدین، بنیاد قرآن، 1361 ش. 66 . اعجاز قرآن، محمدحسین طباطبائی، قم، بنیاد علمی و فکري
علامه طباطبائی، 1362 ش. 67 . اعلام القرآن، دکتر محمد خزائلی، موسسه انتشارات امیرکبیر، تهران 1380 ش. تفسیر قرآن مهر
68 . تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن، سید هاشم حسینی بحرانی، قم، دارالکتب العلمیه، 1334 ش. (ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 256
69 . البیان فی تفسیر القرآن، سید ابوالقاسم خوئی، قم، المطبعۀ العلمیۀ، 1394 ق. 70 . التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن
مصطفوي، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1365 ش. 71 . التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، محمد هادي معرفت،
مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوي، 1418 ق. 72 . التمهید فی علوم القرآن، همو، قم، موسسه نشر اسلامی، 1415 ق، چاپ دوم.
73 . الجدول فی اعراب القرآن و صرفه و بیانه، محمود صافی، دار الرشید دمشق و موسسه الامیان بیروت، بیتا. 74 . الضوء و اللون
فی القرآن الکریم، نذیر حمدان، دمشق- بیروت، دار ابن کثیر، 1422 ق. 75 . تفسیر المنار (تفسیر القرآن الحکیم)، محمد رشید
رضا، بیروت، دارالمعرفۀ، الطبعۀ الثانیۀ. 76 . تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن، محمدحسین طباطبائی، تهران، دارالکتب الاسلامیه،
بیتا، چاپ دوم. 77 . اولین دانشگاه وآخرین پیامبر، دکتر سید رضا پاكنژاد، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1350 ش. 78 . اهداف و
، مقاصد سورهها، دکتر شحاته، ترجمه سید محمدباقر حجّتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
79 . اهل البیت فی الکتاب المقدس، احمد الواسطی، مطبعۀ الصدر 1997 م. 80 . بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، تهران، ص: 257
المطبعۀ الاسلامیۀ، بیتا، چاپ دوم. 81 . پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، محمدعلی رضائی اصفهانی، رشت، کتاب مبین، چاپ سوم،
82 . تأثیر قرآن در ادب فارسی 83 . تحریر الوسیله، روح اللَّه موسوي خمینی (قدس سره)، قم، موسسه مطبوعات دارالعلم، .1381
بیتا، چاپ دوم. 84 . تفسیر راهنما، اکبر هاشمی رفسنجانی و جمعی از محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن، مرکز انتشارات دفتر
تبلیغات اسلامی، قم، 1379 ش، چاپ سوم. 85 . تفسیر سوره حمد، روح اللَّه موسوي خمینی (قدس سره)، تهران، موسسه تنظیم و
نشر آثار امام خمینی، 1381 ش، چاپ هفتم. 86 . تفسیر صافی، فیض کاشانی، بیروت، موسسۀ الاعلمی للمطبوعات، 1402 ق، چاپ
دوم. 87 . تفسیر العیاشی، محمد بن مسعود ابن عیاش السلمی قندي المعروف بالعیاشی، مؤسسۀ الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1411
ق. 88 . تفسیر قرطبی، (الجامع لاحکام القرآن) محمد بن احمد قرطبی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1416 ق. 89 . تفسیر کبیر
(مفاتیح الغیب)، فخرالدین رازي، بیروت، دارالکتب الاسلامیه. 90 . تفسیر نور، محسن قرائتی، قم، انتشارات در راه حق، 1374 ش.
91 . التوحید، محمد بن علی ابن بابویه، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1363 ، ص: 258
ش. 92 . جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، روح اللَّه خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی قدس سره، 1375 ش. 93 . چهل
حدیث، روح اللَّه موسوي خمینی قدس سره، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ اول. 94 . دیوان حافظ، شمس الدین محمد حافظ
صفحه 76 از 80
شیرازي، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، 1366 ش. 95 . درآمدي بر تفسیر علمی قرآن، محمدعلی رضائی اصفهانی، قم، انتشارات
. اسوه، 1378 ش. 96 . الدرّ المنثور فی تفسیر الماتور، جلال الدین عبدالرحمن ابن ابیبکر السیوطی، دارالفکر، بیروت، 1414 ق. 97
روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع الثانی، سید محمود الآلوسی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1405 ق. 98 . روح
عرفانی روح اللَّه، محمدرضا رمزي اوحدي، تهران، مؤسسۀ توسعه فرهنگ قرآنی، 1378 ش. 99 . روزه درمان بیماريهاي روح و
جسم، سید حسین موسوي راد لاهیجی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1364 ش. 100 . سفینۀ البحار، شیخ عباس قمی، دارالاسوة
101 . سیره ابن هشام (السیرة النبویه)، عبدالملک للطباعۀ و النشر، طهران، 1416 ق. ، ص: 259
بن هشام، بیروت، المکتبۀ العربیۀ، 1419 ق. 102 . شرح دعاي سحر، روح اللَّه خمینی، سید احمد فهري زنجانی، تهران، نهضت زنان
مسلمان، 1359 ش. 103 . صحیفه نور، روح اللَّه موسوي خمینی (قدس سره)، تهران، موسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی. 104 . طب
در قرآن، دکتر دیاب و دکتر قرقوز، ترجمه علی چراغی، تهران، انتشارات حفظی، بیتا. 105 . غررالحکم و درر الکلم، عبدالواحد
بن محمد آمدي (گردآورنده)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1380 ش. 106 . فرهنگ خاص علوم سیاسی، حسن علیزاده،
تهران، انتشارات روزنه، 1377 ش. 107 . فی ضلال القرآن، سید قطب، بیروت، داراحیاء التراث العربی، الطبعۀ الخامسۀ. 108 . قاموس
قرآن، سید علی اکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیۀ، تهران، 1352 ش. 109 . قاموس کتاب مقدس، جمیز هاکس، تهران، انتشارات
. اساطیر، چاپ اول، 1377 ش. 110 . قرآن و آخرین پیامبر، ناصر مکارم شیرازي، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپدوم، بیتا. 111
اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1361 ش. ، ص: 260
112 . کتاب مقدس (تورات و انجیل)، مترجم انجمن کتاب مقدس، ایران، 1987 م، چاپ دوم. 113 . کشف الاسرار و عدة الابرار
(تفسیر خواجه عبداللَّه انصاري)، احمد بن محمد میبدي، تهران، امیرکبیر، 1376 ش. 114 . گلستان سعدي، کتاب فروشی برادران
علمی، بیجا، 1366 ش. 115 . لباب النقول فی اسباب النزول، جلال الدین عبدالرحمن بن ابیبکر السیوطی، دارالکتاب العربی،
بیروت، 1423 ق. 116 . مثنوي معنوي، (مثنوي معنوي براساس نسخه نیکلسون) جلال الدین محمد بن محمد مولوي، راستین، جانبی
1375 ش. 117 . تفسیر مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی (امین الاسلام)، تهران، المکتبۀ الاسلامیه،
1395 ق. 118 . معانی الاخبار، محمد بن علی ابن بابویه، تهران، مکتب الصدوق، 1379 ق. 119 . المفردات فی غریب القرآن،
ابوالقاسم حسین بن محمد راغب اصفهانی، تهران، المکتبۀ الرضویه، 1332 ش. 120 . تفسیر من وحی القرآن، محمدحسین فضل اللَّه،
دار الزهراء، بیروت، 1405 ق. 121 . نگاهی به ادیان زنده جهان، حسین توفیقی، قم، مرکز مدیریت حوزههاي علمیه خواهران، 1377
ش. 122 . تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازي، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و ششم، 1373 ش. تفسیر قرآن مهر (ویژه
. 123 . تفسیر نورالثقلین، عبدالعلی بن جمعه العروسی حویزي، قم، المطبعۀ العلمیۀ، 1383 ش. 124 جوانان)، ج 23 ، ص: 261
نهجالبلاغه، امام علی علیه السلام، ترجمه محمد دشتی، دفتر نشر الهادي، 1379 ش. 125 . وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعۀ،
محمد بن الحسن حرّ عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1391 ق. ، ص: 262 صفحه سفید
. ، ص: 263 انتشارات تفسیر و علوم قرآن تقدیم میکند: الف: کتابهاي منتشر شده: 1
پرسشهاي قرآنی جوانان ( 1) ترنم مهر- محمدعلی رضاییاصفهانی و جمعی از پژوهشگران 2. پرسشهاي قرآنی جوانان ( 2) شمیم
مهر- محمدعلی رضاییاصفهانی و جمعی از پژوهشگران 3. پرسشهاي قرآنی جوانان ( 3) باران مهر- محمدعلی رضاییاصفهانی و
. جمعی از پژوهشگران 4. پرسشهاي قرآنی جوانان ( 5) دانش مهر- محمدعلی رضاییاصفهانی و جمعی از پژوهشگران 5
پرسشهاي قرآنی جوانان ( 6) علوم مهر- محمدعلی رضاییاصفهانی و جمعی از پژوهشگران 6. فلسفه احکام ( 2) حکمتها و اسرار
نماز- احمد اهتمام 7. آموزههاي عاشورا- محمدعلی رضاییاصفهانی 8. تفسیر قرآنمهر، سوره یوسف علیه السلام- محمدعلی
رضاییاصفهانی و جمعی از پژوهشگران 9. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن- محمدعلی رضاییاصفهانی ب: کتابهاي در دست
صفحه 77 از 80
انتشار: 1. پرسشهاي قرآنی جوانان ( 4)- محمدعلی رضاییاصفهانی و جمعی از پژوهشگران 2. فلسفه احکام ( 3) خداشناسی از راه
کیهانشناسی- احمد اهتمام 3. ترجمه آموزشی قرآن- محمدعلی رضاییاصفهانی و جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه 4. ترجمه
تفسیري قرآن- محمدعلی رضاییاصفهانی و جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه 5. اعجاز و شگفتیهاي علمی قرآن- محمدعلی
رضاییاصفهانی و محسن ملاکاظمی 6. قرآن و علوم پزشکی- حسن رضا رضایی 7. قرآن و مدیریت- محسن ملاکاظمی 8. سیماي
سورههاي قرآن- محمدعلی رضاییاصفهانی یادآوري: مراکز پخش کتابهاي فوق در صفحه شناسنامه همین کتاب آمده است.
درباره